متن آهنگ از چی بگم یاس
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • به وبلاگ ارش خوش امدید
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان به وبلاگ آرش خوش آمدید و آدرس arash78.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

به وبلاگ آرش خوش آمدید
به وبلاگ آرش خوش آمدید




متن آهنگ از چی بگم یــــــاس :

میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین؟ راجب چی؟ ........... باشه بشین

چشاتو باز کن،یه لحظه مال من باش،یه لحظه بیا توی حس و حال من باش . . .

پس میکروفونو به دست من تو بده بگم،ازین زمونه و از دلی که تکه تکس

هر آهنگ منم مساویه ذکر یه درد،جز اینم ندارم یه فکر بهتر

از جومونگی بگم که شده سنبل رشادت،ایران براش شده مثل صندوق تجارت

پس هنرمند وطن الان کجاست؟ . . . نیست؟ ،اون تو زیر زمین میخونه چون که مجاز نیست . . .

از چی بگم برات؟

انتظار داری چه چیزی از جیب من در آد؟

به جز کاغذ سفید پاره؟ خوب آره رفیق حرف توشه

ولی با خودکار سفید!

تو اَم مثل منی،تو هم کم درد نداری

درد اصلیت اینه که تو همدرد نداری

من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره

ولی این اشک ها رو کی میخواد گردن بگیره؟

از چی بگم خدااا

از این بنده های خسته؟

از این همه درد تموم دنده هام شکسته

خنده هامو نبین،این خنده ها میچسبه رو لبم

این منم با یه رد پای خسته

از چی بگم؟

بگو از یه روح زخمی

که باید یک تنه بره

تو قلب کوه سختی

از روزایی که خط خوردن توی تقویم

خبر میدن از یه اشتباه رو به تخریب . . .

از چی بگم؟

از بچه های پایین شهر؟

که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب؟

اون که تنها دلیل خوابش به عشق فرداست

تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست

یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین

که هستند تو واردات کالای ساخت چین

تو به من بگو اینو من از چی بگم خب؟

ما گفتیم و تموم دردا ریشه کن شد؟

از چی بگم

شاید قصه دوست داری

مث قصه ی اون همکلاسین روستایی

اگه قصه تلخه گناه واقعیت،داستان نرگس و گلای باغ میهن

که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی

که بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم

چراغ افتاد توی کلاس و گر گرفت

آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت

این طفل معصوم با داد و فریاد گفت،زود بدویین سمت در ولی درم قفل بود

چشام خشک شد،یکم بهم اشک بده،ایضا

این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن؟

کودکی مرد،در راه کلاسی که سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه!

یاس نمیخواد ته قصه رو هرگز ببنده

که باز دلش میخواد که نرگس بخنده

از چی بگم؟

این صحبت شده غروب،زرد

توی قلب بچه های مدرسه ی درود زن

غصه نخور صدامو بشنو از توی خونت

من صداتو به گوش همه میرسونم

از چی بگم؟

از دلی که فقط اسمش دله؟!

یه عمری که نصفش اشکه،نصفش گله!

یاس روخ توی زندون که جسمش وله!

آدم مجبوره که با شرایط وفقش بده. . .

از چی بگم؟

بگو از یه روح زخمی

که باید یک تنه بره

تو قلب کوه سختی

ولی قسم بخدا،قسم به روح تختی

که من بدون ترس میرم به سوی تقدیر

خیلی خشنه زندگی ولی حوصله کردم

تو فشن زندگی من یه مدل دردم

ولی دفتر گذشته هامو ذره ذره کردم و

اومدم جلو که پی درد سر بگردم

از چی بگم ؟ . . .

از چی بگم ؟ . . .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







دو شنبه 16 آبان 1390برچسب:, :: 13:5 ::  نويسنده : Arash